نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 13 آذر 1398برچسب:, توسط بارزان عمری |

*به سلامتــــی دختـــــــــــــــری
که وقتــــی عشقشو می بینـــه دلش پــر میکشـــه

بپــره تو بغلــش ولی نجــابتش نمیـــذاره....

*به سلامتــــــــــی پســـــــــــری
که حتی یه بارم به خودش اجازه نداد
دستــش به عشـقش بخوره...
ولی پاش بیفتـــه دستـاشو واسه عشقش میده ...

 

* به سلامتی بسري كه به دوست دخترش گفت:

اگه بري ميشي اسم دخترم اگه بموني ميشي مادرش...

* به سلامتي پسري که به دوست دخترش گفت:

روزي که جلويه دختري   غير از تو زانو بزنم..

.روزيه که بخوام بند کفش دخترمونو ببندم.....

     

سلامتی پسری ک عشقش عاشق رفیقش شد

اسم عشقش رو تو گوشیش نوشت:

زن داداش...!

*به سلامتي بسري كه رفت سربازي تا مرد بشه اما وقتي برگشت ديد

دوست دخترش زن شده ....

*سلامتي اون سربازي كه توايست بازرسي توماشين شيشه مشروب وديدولي فقط خنديد وگفت:

يك بيك هم به سلامتي عشق من بزنيد كه امشب عروسيشه...

*بسلامتی عاشقی که ازش پرسیدن چرا ناراحتی؟
گفت تاحالا پشت ماشین عروس عشقت بوق زدی؟


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1398برچسب:, توسط بارزان عمری |

دو تا رفیق عاشق یک دختر میشن

دختره میگه من 2 جام مشروب برای شما میارم

تو یکیش زهر ریختم....

هرکس زنده بمونه اون با من ازدواج میکنه...!

رفیق اولی میخوره میگه: به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه،

رفیق دومی میخوره میگه: به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه.

 

بعد دختره یه پیک میخوره میگه زهر تو این بود!

میخورم به سلامتی این که رفاقت این دو رفیق به هم نخوره...

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:, توسط بارزان عمری |

3hxqwhvbdka1s9fxzsi.jpg

انگاه که غرور کسی را له میکنی...

انگاه که کاخ ارزوهای کسی را ویران میکنی...

انگاه که شمع امید کی را خاموش میکنی...

انگاه که بنده ای را نادیده می انگاری...

انگاه که حتی گوشت را میبندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی...

انگاه که خدا را میبینی و بنده ی او را نادیده میگیری...

میخواهم بدانم

دستانت را به سوی کدام اسمان دراز میکنی تا برای خوشبختی خودت دعا

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:, توسط بارزان عمری |
انگاه که غرور کسی را له میکنی... انگاه که کاخ ارزوهای کسی را ویران میکنی... انگاه که شمع امید کی را خاموش میکنی... انگاه که بنده ای را نادیده می انگاری... انگاه که حتی گوشت را میبندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی... انگاه که خدا را میبینی و بنده ی او را نادیده میگیری... میخواهم بدانم دستانت را به سوی کدام اسمان دراز میکنی تا برای خوشبختی خودت دعا
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط بارزان عمری |

دو تا رفیق عاشق یک دختر میشن

دختره میگه من 2 جام مشروب برای شما میارم

تو یکیش زهر ریختم....

هرکس زنده بمونه اون با من ازدواج میکنه...!

رفیق اولی میخوره میگه: به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه،

رفیق دومی میخوره میگه: به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه.

 

بعد دختره یه پیک میخوره میگه زهر تو این بود!

میخورم به سلامتی این که رفاقت این دو رفیق به هم نخوره...

 

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط بارزان عمری |

بی تو


 




امشب یلی دلم گرفته خیلی ...

نمیدونم چمه، فقط اینو می دونم که دلم می خواد گریه کنم  تا شاید سبک بشم.

دلم هوی حضور یه نفر رو کرده... افسوس که نیستی و از دست دادمت.

تو وب این عکس رو دیدم ، عکس لاله ست، آهنگ اون قسمتی رو گوش دادم که لاله مرد. خیلی احساس بدی دارم، دلم گرفته، چرا یشیم خودکشی کرد؟ یعنی دخترا حق عاشق شدن رو ندارن؟ یعنی تو این دنیا فقط همون چیزی باید بشه که آقایون می خوان؟ آخه این انصافه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

مرگ لاله در عمر گل لاله

 


صفحه قبل 1 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.